آثار فردی و اجتماعی توبه

عطیه زهرا


چکیده

مقدمه

مفهوم شناسی

توبه نصوح

فرق توبه با استغفار و انابه

اهمیت و ضرورت توبه

آثار فردی توبه

1ـ محبوبیت نزد خدا

2ـ آمرزش گناهان

3ـ برخورداری از دعای فرشتگان

4ـ رستگاری و نجات

5ـ پاکی نفس از پلیدی خطا و نجات دهنده از هلاکت

6ـ تبدیل گناه به حسنه

7ـ نزول روزی

8 ـ حفظ روح امید

آثار اجتماعی توبه

1ـ مستور ماندن گناه

2ـ نزول رحمت

3ـ پیوند و همبستگی اجتماعی

4ـ افزایش توان و قدرت و نیرو

5ـ بازیابی اعتماد از دست رفته در جامعه

6ـ برخورداری از محیطی امن و آکنده از صلح و صفا

نتیجه

فهرست منابع

 

چکیده

در این نوشتار ابتدا به مفهوم شناسی کلمه توبه پرداخته شده است و پس از تبیین فرق توبه با استغفار و انابه، اهمیت و ضرورت موضوع توبه بیان شده است. پس از آن با استفاده از کتب اخلاقی و آیات قرآنی آثار فردی و اجتماعی توبه بررسی شده است که عبارتند از محبوبیت نزد خدا، آمرزش گناهان، برخورداری از دعای فرشتگان، رستگاری و نجات، پاکی نفس از پلیدی، خطا و نجات دهنده از هلاکت، تبدیل گناه به حسنه، نزول روزی، حفظ روح امید و آثار اجتماعی شامل: مستور ماندن گناه، نزول رحمت پیوند و همبستگی اجتماعی، افزایش توان و قدرت و نیرو و بازیابی اعتماد از دست رفته.


مقدمه

بشر موجودی است که با فطرت الهی آفریده شده است به گونه ای که کمال واقعی و حقیقی او در گرو پرورش و رشد این فطرت و تقویت ارتباط بنده با آفریدگارش می باشد.

هر یک از تربیت دینی صحیح و خانواده و جامعه سالم در رسیدن به این هدف بسیار موثرند. اما گاه اتفاق می افتد که نابسامانی های فرهنگی خانواده یا جامعه و وسواس شیطانی انسان را از این مسیر منحرف ساخته و به سوی نافرمانی خدا سوق می دهد اما پس از اندک زمانی آن فطرت خداجو بیدار گشته و او را پشیمان می سازد و در این هنگام است که فرد به دنبال راه بازگشت به درگاه الهی است. خداوند مهربان این حیرت و سرگردانی بشر را نیز درمان نموده و راه توبه را برای او گشوده است و اشتیاق خود را به بازگشت بنده اش چنین بیان نموده است:

«لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لما توشوقا»[1] (اگر آنان که از درگاهمن روی برتافتند، می دانستند که چقدر مشتاق آنان هستم هر آیینه از شوق جان می سپردند)

از اینرو بنده هنگام گناه باید با امید و رجا به توبه روی آورد و با آگاهی از آثار فراوان توبه اعم از فردی و اجتماعی با اشتیاق در جهت بازگشت به آغوش لطف الهی گام بردارد.

 

مفهوم شناسی

توبه در لغت به معنای رجوع و بازگشت می باشد و در اصطلاح به معنی بازگشت به سوی خدا است.[2] هرچند در مجمع البحرین توبه به پشیمانی بر گناه به خاطر گناه بودنش معنا شده است.[3] در فرهنگ فارسی توبه به معنای دست کشیدن از گناه، بازگشتن به طریق حق و پشیمان شدن از گناه است.[4]

«توبه رجوع به حق است؛ جهت باز کردن گره منع از دل و سپس قیام کردن به همه حقوق پروردگار».[5]

توبه ضرورت آدمیان، و اول قدم سالکان می باشد و پس از بیداری که حاصل آید از نور عقل و شرع تا بدان راه از بیراه بشناسد، هیچ فریضه نیست جز توبه که معنی وی بازگشت از بیراهه و باز آمدن به راه می باشد.[6]

توبه نصوح

نصوح از ماده نصح [بر وزن صلح] در اصل به معنی خیرخواهی خالصانه است. و لذا بر عسل خالص ناصح گفته می شود.[7] از اینرو توبه نصوح توبه ایست که دیگر بازگشتی برای آن نباشد و شخص گناهکار خالصانه توبه کند. این در صورتی است که نصوح را وصف «توبه» بدانیم درحالیکه امام خمینی (ره) می فرمایند: «شاید نصوح وصف برای تائب باشد و اسناد آن به توبه از قبیل اسناد مجازی با تشویقی توبه ای توبه نصوح است که صاحبان خود را نصحیت کند.[8]

در برخی تفاسیر به برخی ویژگی های این توبه اشاره شده است از جمله در تفسیر نمونه آمده که توبه نصوح آن است که توأم با چشمی گریان و قلبی بیزار از گناه باشد.

 

فرق توبه با استغفار و انابه

علاوه بر توبه موارد مشابهی نیز در همین معنا به کار رفته اند که از جمله می توان به استغفار و انابه اشاره نمود.

استغفار و کلمات هم خانواده آن نیز به مراتب بیشتر از توبه در آیات قرآنی به کار رفته اند که همگی اشاره به طلب بخشش بندگان از خداوند و بخشندگی ذات ربوبی را یادآوری می شود و اغلب هم معنی با توبه به کار می رود اما در مقام بیان تفاوت توبه و استغفار گفته اند «توبه عقوبت گناه را دفع می کند و استغفار طلب پوشش از اغیار است تا کسی از آن مطلع و آگاه نگردد».[9]

هم چنین انابه یکی دیگر از کلمات هم معنای با توبه است با این تفاوت که توبه در لغت ندامت از گناه و انابه توبیخ و ملامت خویش در محضر خداوند به خاطر ارتکاب گناه است.[10]

همچنین گفته شده است «توبه رجوع از احکام و تبعات طبیعت انسانی است به سوی روحانیت و فطرت و انابه رجوع از فطرت و روحانیت است به سوی خداوند و سفر کردن، مهاجرت نمودن از بیت نفس است به سوی سر منزل مقصود پس منزل توبه مقدم بر منزل انابه است.[11]

 

اهمیت و ضرورت توبه

توبه در اسلام، از جایگاه والا و رفیعی برخوردار است و قرآن کریم هفت مرتبه با جمله «توبوا» همه مردم را به آن فرمان داده است.

«وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[12]

همگی به سوی خدا باز گردید ای مومنان، تا رستگار شوید!

تائبان در پیشگاه الهی مقام و منزلت والایی دارند. در شأن و منزلت توبه کنندگان همین بس که قرآن کریم ایشان را در زمرۀ کسانی قرار داده که خداوند آنان را دوست دارد: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ»[13] خداوند توبه کننده ها و پاکیزگان را دوست دارد.

تاخیر انداختن و امروز و فردا کردن در توبه، بازگشت از گناه و معصیت را مشکل تر می کند، تا جایی که برگشت را غیر ممکن می سازد از این رو، توبه باید هر چه زود انجام گیرد تا نفس با گناه انس بگیرد.

ایام جوانی بهترین فرصت برای تغییر مسیر از زشتی ها و پلیدی ها به سوی پاکی ها است. اسلام پناهگاه مطمئن و محکمی را برای جوانان مشخص نموده؛ آنان نیز باید برای در امان ماندن از سقوط در منجلاب گناهان بر آن پناهگاه، پناه برده، توبه نمایند.[14]

 

آثار فردی توبه

1ـ آثار فردی توبه آثار و برکات فراوانی دارد که مهم ترین آنها عبارتند از:

 

1ـ محبوبیت نزد خدا

قرآن مجید می فرماید: «خداوند توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست دارد.[15] امام صادق(علیه السلام ) نیز می فرمایند:

خداوند عزوجل با توبه بنده مومنش شاد می شود، هر گاه توبه کند، همان گونه که یکی از شما به گمشده خود که پیدا کرده است، شاد می­گردد.[16]

 

2ـ آمرزش گناهان

روایات متعددی در باب ثبت نشدن گناهان بر اثر توبه نمودن تائب در کتب روائی وجود دارد.

از جمله امام صادق (علیه السلام ) فرمود: «ان العبد اذا أذنب ذنباً اجل من غدوهٍ الی اللیل فان استغفر الله یکتب علیه»[17] (بنده چون گناهی کند او از مداد تا شب مهلت دارد پس اگر آمرزش خواست بر او نوشته نشود.)

 

3ـ برخورداری از دعای فرشتگان

توبه کار چنان مورد عنایت پروردگار قرار می گیرد که فرشتگان و حاملان عرش الهی نیز برای او استغفار می کنند و مقتضای ورود او و خانواده اش را به بهشت برین می نمایند.

 

4ـ رستگاری و نجات

ملاک تشریع توبه، رهایی از هلاکت گناه و آثار سوء معصیت می باشد تا وسیله رستگاری و رسیدن به سعادت گردد که قرآن در این باره می فرماید: «وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[18] ای مومنان! همگی به درگاه خدا توبه کنید، تا شاید رستگار شوید.

توبه از غوطه ور شدن انسان در گناه جلوگیری می نماید و از منجلاب پستی و زشتی معصیت، نجات می دهد و علاوه بر آخرت در دنیا نیز به او شخصیت و انسانیت می بخشد.

 

5ـ پاکی نفس از پلیدی خطا و نجات دهنده از هلاکت

گناه و خطا و سرپیچی در فرمان های خداوند نفس انسان را آلوده و پلید می نماید و این آلودگی به پلیدی گناه با تکرار گناه افزون می گردد و گاه فرد را به منجلاب فساد و گناه غرق نموده و به هلاکت می رساند. توبه راه نجات گناهکار از باتلاق گناه است و چنین فردی می تواند نفس خود را با توبه شستشو داده و زنگار گناه را از صفحه دل بزداید. امام صادق (علیه السلام ) در این باره فرمودند: «رحم الله عبدا تاب الی الله قبل الموت فان التوبه مطهره من الدنس الخطیئه و منقذه من شقاء الهلکه».[19] (خداوند رحمت کند بنده ای را که قبل از مرگ به سوی خدا باز گردد و توبه کند که توبه پاک کننده از آلودگی خطاها و نجات دهنده از پرتگاه هلاکت است.)

 

6ـ تبدیل گناه به حسنه

توبه نه تنها گناه را می پوشاند، بلکه آن را به حسنه تبدیل می کند. قرآن مجید می فرماید، کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، خداوند گناهانشان را به حسنات مبدّل می کند.[20]

7ـ نزول روزی

روزی هر انسانی به ید قدرت خداوند است و مقدار و اندازۀ آن را او معین می کند که البته بخشی از آن به کوشش فرد و ارادۀ او نیز به عنوان یک وسیله بستگی دارد اما با وجود تمام این شرائط اعمال و رفتار و کردار بندگان در گشایش یا بسته شدن درهای روزی موثر هستند. گناهان و خطاها و خطاها و سهل انگاری ها در طاعت از دستورات الهی، درهای روزی از مسدود می سازد و استغفار و توبه این درها را باز می کند. امام علی علیه السلام در این باره می فرماید: «و همانا خداوند استغفار و آمرزش خواستن را وسیله دائمی فرو ریختن روزی و موجب رحمت آفریدگان قرار داد.»[21]

سفارش دیگر امیرمؤمنان به کمیل جهت جلب روزی چنین است. ای کمیل! ... هر گاه روزی بر تو تنگ گشت پس از خداوند طلب بخشش نما تا روزی بر تو وسعت یابد.[22]

 

8 ـ حفظ روح امید

توبه موجب حفظ روح امید و جلوگیری از رکود می گردد. زیرا شیوه حیات بشری پابرجا نمی ماند مگر با خوف و امید تا با آن بتواند چیزهای مضرّ را از خود دفع کند و منافع را جذب نماید و اگر چنین نباشد هلاک می گردد. قرآن کریم در این باره می فرماید: «لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا»[23] (از رحمت خدا مایوس نشوید همانا خداوند همه گناهان را می آمرزد.)

امیر مؤمنان (علیه السلام ) نیز با اظهار شگفتی از کسی که می تواند استغفار کند و ناامید است فرمود: «عجبت لمن یقنط و معه الاستغفار».[24] (در شگفتم از کسی که می تواند استغفار کند و ناامید است.)

 

آثار اجتماعی توبه

1ـ مستور ماندن گناه

فرد گناهکار همیشه نگران این است که دیگران از گناه او آگاه شوند و این آگاهی شخصیت اجتماعی او را خدشه دار کند اما این مژده به توبه کننده واقعی داده شده است که توبه او موجب پوشیده ماندن سوابق سوء او می گردد، که اگر چنین نبود هیچ یک از افراد جامعه حاضر به هم زیستی با دیگران نبود و ثبات جامعه از بین می رفت.

رسول گرامی (ص) فرمود: «التوبه تجبّ ما قبلها»[25] (توبه دوران ما قبل خود را می پوشاند و مخفی نگه می دارد) علاوه بر این رسول خدا فرمود: «التائب من الذّنب کمن لا ذنب له»[26] توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناه نکرده است. و این نشانه بخشنده شدن گناهان می باشد.

2ـ نزول رحمت

گناهان بندگان؛ کمبود میوه ها و ثمرات، بسته شدن در گنج های خیرات و برکات و نباریدن  باران و نزولات آسمانی را به دنبال دارد. اما در مقابل، توبه از گناه موجب باریدن باران رحمت الهی از آسمان و افزون شدن نعمات و برکات خداوند مهربان می گردد و سبب رهیدن جامعه از نظر خشکسالی و فقر و تنگدستی می شود.

امام علی در این باره می فرمایند: «التوبه تستنزل الرحمه»[27] توبه موجب نزول رحمت می شود.

 

3ـ پیوند و همبستگی اجتماعی

یکی از آثار مهم اجتماعی پیوند و همبستگی اجتماعی است.

خداوند در این باره می فرماید:

«فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآَتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآَيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»[28] پس اگر توبه کردند و نماز به پا داشتند و زکات دادند، برادران دینی شما هستند و ما آیات را برای قومی که می فهمند توضیح می دهیم.

 

4ـ افزایش توان و قدرت و نیرو

یکی از پیامدهای توبه، بهره مند شدن از لذات دنیوی و رزق و روزی و قدرت و توان و نیرو است. قرآن مجید می فرماید:

از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است تا باران های پر برکت آسمان را پی در پی بر شما بفرستد و اموال و فرزندانتان را افزونی بخشد و باغ های سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد.[29]

علاوه بر این می فرماید: وای قوم من! از پروردگار خویش آمرزش بخواهید و آنگاه به درگاه او توبه کنید تا از آسمان بر شما باران پیایی فرستد و نیرویی بر نیروتان بیفزاید و مجرمانه روی برمتابید.[30]

 

5ـ بازیابی اعتماد از دست رفته در جامعه

یکی دیگر از آثار توبه بازیابی اعتماد از دست رفته در جامعه است.

و خداوند در این باره می فرماید: و از شما آن دو تنی که به فحشاء اقدام کنند هر دو را آزار دهید. پس اگر توبه کردند و نیکوکار شدند، از آنان درگذرید به راستی خداوند توبه پذیر و مهربان است.[31]

 

6ـ برخورداری از محیطی امن و آکنده از صلح و صفا

پالایش از گناه و تخلق به اخلاق الهی، مقدمه دستیابی انسان به مواهب دنیایی و ساختن جامعه ای آباد و سعادتمند است. چرا که هر کس می داند دروغ و تقلب، و دزدی و فساد شیرازۀ زندگی اجتماعی را به هم می ریزد و می داند که ظلم و تبعیض و ... زندگی را تیره و تار می کند. پس پاکسازی دنیای وجود از آلودگیهای گناه و فساد و آراستگی به ارزشهای انسانی، جامعه را به سوی تکامل پیش می برد و محیطی امن و آکنده از صلح و صفا به وجود می آورد.

انسان نیز از همین رهگذر می تواند بیشتر و بهتر از مواهب زندگی بهره مند و زندگی اش شیرین شود و این همه از آثار توبه و بازگشت به خدای متعال است.[32]

«تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتَاعًا حَسَنًا»[33] به سوی او باز گردید تا به طرز نیکویی شما را بهره مند سازد.

 

نتیجه

بنابر آنچه در این تحقیق بیان شد، می توان گفت، توبه و بازگشت به سوی فطرت الهی، دری از درهای رحمت خداوند است که تنها به موجودی به نام انسان اختصاص داده تا همه آنها در هر مرتبه و درجه ای که هستند به اندازۀ بهره وجودی خویش از آن استفاده کنند و اگر بر اثر لغزش در دام شیطان گرفتار شوند، بتوانند از این راه خود را نجات دهند. خداوند مهربان در آیات بسیاری وعده پذیرش توبه را به بندگان خود داده است لکن توبه ای را خواهد پذیرفت که از اعماق جان و همراه با پشیمانی از گذشته باشد.

در پرتو همین توبه حقیقی و خالصانه آثار و برکات درخشانی هم در دنیا و هم در آخرت نصیب شخص توبه کننده می گردد. این آثار و برکات توبه در بعد فردی و اجتماعی را می­توان با برنامه ریزی های فرهنگی، هنری و با روش های فرهنگی، تبلیغی گسترش داد و آنرا به توبه ای که در عمق جان افراد نفوذ کرده و فطرت خداجوی آنها را بیدار ساخته و آنها را به اصالت خود رهنمون گردانیده، تبدیل ساخت و از این طریق جلوی بسیاری از مفاسد و جنایات گرفته شده و تحول و دگرگونی عظیمی در جامعه ایجاد شود.


فهرست منابع

1ـ قرآن مجید

2ـ نهج البلاغه، نسخه استاد محمد دشتی.

3ـ ابن منظور، جمال الدین، لسان العرب، دار صادر بیروت، چاپ اول، 1997 م.

4ـ ابن ابی جمهور، محمد بن علی بن ابراهیم، عوالی، اللالی، انتشارات سیدالشهداء، قم، چاپ اول، 140 م.

5ـ الهامی نیا، علی اصغر، اخلاق اسلامی، ناشر معاونت تربیت و آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه، سال 1360.

6ـ بهاری، محمد، تذکره المتقین، نور فاطمه، تهران، 1361.

7ـ تمیمی آمدی، غرر الحکم و دررالکلم، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ سال 1366.

8 ـ خمینی، روح الله، چهل حدیث، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بی تا.

9ـ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، مکتبه الهلال، بیروت، بی تا.

10ـ غزالی، ابوحامد امام محمد، کیمیای سعادت، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، بی تا.

12ـ کلینی، ابی جعفر علی اکبر، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1388.

13ـ گرمارودی، محمد، درسهایی از تربیت اسلامی، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ دوم، 1369.

14ـ گوهرین، سید صادق، شرح اصطلاحات تصوف، بی جا، بی نا، 1368 چاپ اول.

15ـ گلوردی یزدی، حمیده، توبه، ناشر سیمای ولایت، قم، 1380.

16ـ معین؛ محمد، فرهنگ فارسی (معین)، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ اول، 1242.

19ـ مسعود، محمد، تفسیر عیاشی، العلمیه الاسلامیه، تهران، بی تا.

20ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، بی نا، بی تا.

21ـ هندی، علاءالدین، کنز العمال، موسسه الرساله، 1409 هـ .

 

 



[1]. بهاری؛ محمد، تذکره المتقین، ص 101.

[2]. گرمارودی، درسهایی از تربیت انسانی، ص 256.

[3]. طریحی؛ فخرالدین؛ مجمع البحرین؛ ج 1؛ ص 232.

[4]. معین؛ محمد؛ فرهنگ فارسی؛ ج 1، ص 1160.

[5]. گوهرین؛ دکتر سید صادق؛ شرح اصطلاحات تصوف؛ ج 3، ص 229.

[6]. غزالی؛ امام محمد؛ کیمای سعادت، ج 2، ص 317.

[7]. گلوادی یزدی، حمیده؛ توبه، ص 59.

[8]. خمینی، روح الله، چهل حدیث، ص 243.

[9]. ابن منظور، جمال الدین، لسان العرب، ج 5، ص 25.

[10]. همان، ج 1، ص 216.

[11]. چهل حدیث، امام؛ ص 232 ـ 231.

[12]. نور/31.

[13]. بقره/222.

[14]. الهامی نیا، اختلاف اسلامی؛ ص 135.

[15]. بقره، ایه 222.

[16]. کلینی، یعقوب، اصول کافی، ج 2؛ ص 436.

[17]. همان، ج 2، ص 437.

[18]. نور/ 31.

[19]. مسعود، محمد؛ تفسیر عیاشی، ج 1، ص 361.

[20]. فرقان/70.

[21]. نهج البلاغه، خطبه 143، ص 186.

[22]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 4، ص 270.

[23]. زمر/53.

[24]. نهج البلاغه، حکمت 87، ص 456.

[25]. ابن ابی جمهور، احسایی، عوالی اللالی، ج 1، ص 237.

[26]. هندی؛ علاء الدین، کنز العمال، ج 4، ص 207.

[27]. تمیمی آمدی؛ عبدالواحد بن محمد؛ غررالحکم و دررالکلم، ح 3536؛ ص 195.

[28]. توبه/ 11.

[29]. « يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا * وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا ». سوره نوح/ 11 ـ 12.

[30].«وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ»، سوره هود/52.

[31] . «وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآَذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا»، نساء/16.

[32]. اخلاق اسلامی، ص 139.

[33]. هود/3.