«رؤیا» از منظر قرآن  و دانش بشری

رضوانه صدیق علوی

 

چکیده:

طرح مسئله

مفهوم شناسی

ماهیّت خواب  از منظر قرآن

ماهیت «خواب» از منظر دانش بشری

اقسام رؤیا

فواید و کارکردهای رؤیا

1- آرامش و سکون

2- پیبردن انسان به شخصیّت باطنی خویش

3- کسب علوم و معارف غیبی

نتیجه‌ی بحث

منابع و مراجع

 

چکیده:

«خواب»، «نوم»، «رؤیا»، «حُلم» همگی الفاظی هستند که علی­رغم برخی تفاوت­های مفهومی اندک، از یک معنا حکایت می­کنند که عبارت است از حالت آسایش و راحتی است که بواسطه‌ی از کار بازآمدن حواس ظاهره و فقدان حس در انسان و سایر حیوانات بروز می­کند. خداوند در قرآن کریم، خواب را به مرگ تشبیه کرده است و بیان داشته که در هر دو، روح از بدن جدا می­شود، امّا هنگام مرگ دیگر به بدن بر نمی­گردد ولی هنگام خواب مجدّداً به بدن بر می­گردد تا وقت معلوم که اجلش فرا برسد. دانشمندان در مورد حقیقت رؤیا دو نوع تبیین ارائه داده­اند؛ یکی تبیینی مادّی و دیگری تبیینی ماورائی. در تبیین مادّی، رؤیا نتیجه‌ی مستقیم خاطرات گذشته و یا آرزوهای برآورده نشده و فعالیّت­های روزانه دانسته می­شود و در تبیین ماورائی، خواب را یک پدیده‌ی  مربوط به روح آدمی می­دانند. فلاسفه‌ی اسلامی معتقدند که بخشی از صورت­هایی که نفس آدمی در عالم رؤیا می­بیند، بر اثر اتّصال او به عوالم روحانی و دریافت معارفی است که قوّه‌ی عاقله آنها را دریافت می­کند و آنگاه قوّه‌ی مخیّله به دلیل فراغت از تدبیر بدن، به صورت دهی به آنها می­پردازد؛ هرچند بخش عمده‌ی دیگری از رؤیاهایی که انسان در خواب می­بیند، صورت­هایی است که صرفاً ساخته و پرداخته‌ی قوّه‌ی تخیّل اوست و لذا نمی­توان ارزش و اعتبار برای آن قائل نشد وبه تعبیری اضغاث و احلام است. از جمله فواید و کارکردهای پدیده‌ی خواب در زندگی بشر می­توان به آرامش وسکون، تجلّی شخصیّت باطنی و نیز دریافت حقائق و معارف غیبی اشاره کرد.

طرح مسئله

خواب و رؤیا از جمله مواهبی است که خداوند به بشر ارزانی داشته است. دنیای خواب، دنیایی اسرار آمیز و پر از رمز و راز است وعلی­رغم اینکه یک سومّ زندگی بشر را به خود اختصاص داده است، همچنان نامکشوف و مبهم باقی مانده است. با وجود پیشرفت­های شگرف دانش بشری، انسان هنوز نتوانسته مشخّص کند که این صحنه­های زیبا و زشت، آرامش بخش و وحشتناک که در خواب مشاهده می­کند، چیست؟

در قرآن کریم که بزرگترین و اعجاز برانگیزتری کتاب آسمانی است، آیاتی چند در مورد «رؤیا» و حقیقت آن وجود دارد. همچنین فلاسفه‌ی اسلامی نیز با استفاده از اصول حکمت ویافته­های شهودی خود در علم النفس فلسفی، سعی کرده­اند تا حدّی پرده از این پدیده‌ی شگفت کنار زده و برخی از حقایق آنرا آشکار سازند. در این نوشتار سعی شده است تا پس مفهوم شناسی واژه‌ی رؤیا، به ماهیّت رؤیا از دید قرآن کریم و نیز حکمت متعالیه نظری بیافکنیم و آنگاه در ادامه به برخی از فواید و برکات این پدیده‌ی شگفت­انگیز اشاره­ای داشته باشیم.

مفهوم­شناسی

«خواب»، «نوم»، «رؤیا»، «حُلم» همگی الفاظی هستند که علی­رغم برخی تفاوت­های مفهومی اندک، اجمالاً از یک حقیقت حکایت می­کنند.

در لغت­نامه‌ی دهخدا در ذیل واژه‌ی خواب آمده است: «خواب نقیض بیداری است و حالت آسایش و راحتی است که بواسطه‌ی از کار بازآمدن حواس ظاهره و فقدان حس در انسان و سایر حیوانات بروز می­کند»[1] همچنین در مجمع البحرین در مورد معنای واژه‌ی «نوم» آمده است: «نوم واژه­ایست آشنا که منشأ آن از مغز است و اگر به چشم برسد، بسته می­شود و اگر بر قلب رسد، باعث خواب می­گردد.»[2]

در مورد واژه‌ی «رؤیا» و «حلم» نیز گفته شده است که «عبارت است از آن چیزی است که شخص خوابیده در خوابش می­بیند ولی رؤیا عموماً بر خواب خیر یا چیز نیکو اطلاق می­شود و «حُلُم» به چیزی که شر یا قبیح است و در خواب، شخص آنرا می­بیند، اطلاق می­شود»[3]

طریحی نیز در مجمع البحرین در مورد «رؤیا» همین نظر را دارد: یعنی چیزی که در خواب دیده می­شود و بر دو نوع صادقه و کاذبه می­باشد ولی هر دو از قلب نشأت می­گیرند.[4]

امّا در جمع­بندی بین این لغات باید گفت اگرچه در زبان فارسی ودر کتب تألیف شده، بین «خواب« و «رؤیا» تمایز روشنی واقع نشده است؛ امّا از حیث مفهومی بین «خواب« و «رؤیا» نوعی تمایز دیده می­شود و بیشتر نویسندگان، بحث پیرامون «خواب» را بر بحث «رؤیا» مقدّم داشته­اند؛ چراکه رؤیا در بستر خواب محقّق می­شود و وجود رؤیا مبتنی بر خواب می­باشد، ولی دو واژه‌ی «رؤیا» و «حلم»  اگرچه در اصل لغت، ممکن است اندک تفاوتی داشته باشند، امّا در کاربرد و استعمال بین آندو تفاوتی نیست. [5]

ماهیّت خواب  از منظر قرآن

خداوند در آیاتی در رابطه با خواب و رؤیا اشاراتی داشته و اسراری از آن را آشکار کرده است. از جمله‌ی این آیات آیه‌ی 43 سوره‌ی زمر است که خداوند می­فرماید:

«الله یتفوی الأنفس حین موتها و التی لم یمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری الی اجل مسمی»

 در این آیه مراد از «توفّی»، گرفتن چیزی به تمامه است و از آنجاکه مجموع روح و بدن کسی در هنگام مرگ گرفته نمی­شود می­توان نتیجه گرفت که مراد از «أنفس» نیز جان­های آدمی است؛ نه مجموع روح و بدن.

خداوند دراین آیه خواب را به مرگ تشبیه کرده است و بیان داشته که در هر دو، روح از بدن جدا می­شود، امّا هنگام مرگ دیگر به بدن بر نمی­گردد امّا هنگام خواب مجدّداً به بدن بر می­گردد تا وقت معلوم که اجلش فرا برسد.

علامه طباطبائی(ره) نکاتی را از این آیه استنباط کرده­اند که به این شرح است:

اوّل اینکه نفس آدمی غیر از بدن است؛ برای اینکه در هنگام خواب، روح از بدن جدا می­شود و مستقل از بدن و جدای از آن زندگی می­کند و دوّم اینکه مردن و خوابیدن هر دو قبض روح است با این تفاوت که مرگ قبض روحی است که دیگر برگشتی برایش نیست و خواب، قبض روحی است که ممکن است روح دوباره برگردد.[6]

همچنین مرحوم طبرسی در ذیل این آیه می­نویسد:

«آنچه در هنگام خواب از انسان دریافت شده و از سازمان وجود او جدا می­گردد، حقیقتی است که دارای خرد و قدرت تمییز و شناخت است و واقعیت ناشناخته­ایست است که با جدا شدن آن، فرد فاقد قدرت شناخت و درک و اندیشه می­گردد و آن روح و جانی که در هنگام مرگ دریافت می­گردد و کالبد خاکی انسان را ترک می­گوید، نفس و یا روح حیوانی است... با این بیان روشن می­شود که برگرفتن روح از فردی که می­خوابد با باقی ماند روح حیات در او همراه است و برگرفتن روح مرده به مفهوم خارج شدن روح حیات از پیکرش می­باشد»[7]

در تفسیر نمونه نیز از این آیه موارد زیر استفاده شده است:

1-    انسان ترکیبی از روح و جسم است و روح گوهری است غیرمادّی که ارتباط آن با جسم، مایه‌ی نور و حیات آن است.

2-    به هنگام مرگ خداوند این رابطه را قطع می­کند و روح را به عالم ارواح می­برد و به هنگام خواب نیز این روح را می­گیرد؛ اما نه آن چنان که این رابطه به کلی قطع شود.

3-          خواب چهره‌ی ضعیفی از مرگ است و مرگ نمونه‌ی کاملی از خواب.

4-          خواب از دلائل استقلال و اصالت روح است

5-    بعضی از ارواح هنگامی که در عالم خواب رابطه‌ی آنها با جسم ضعیف می­شود، گاه به قطع کامل این ارتباط می­انجامد به گونه­ایکه صاحبان آنها هرگز از خواب بیدار نمی­شوند.

با توجه به این آیات و تفاسیر آنها در می­یابیم که خواب قبل از اینکه یک پدیده‌ی فیزیولوژیکی و جسمانی باشد، پدیده­ای روحانی است و خداوند در این آیه پرده از حقیقتی شگرف برداشته و دقیق­ترین تبیین را از خواب بیان فرموده و آنرا یک قبض روح و جدائی روح از بدن به صورت موقّت معرّفی می­نماید و اینکه هنگام خواب با اینکه روح از بدن جدا می­شود و کلیّه‌ی دستگاه­های ادراکی و حسی از کار افتاده و انسان از حرکت باز مانده است؛ اما هنوز ارتباط روح و جسم محفوظ است و شعاع کم رنگی از روح بر بدن می­تابد.[8]

ماهیت «خواب» از منظر دانش بشری

دانشمندان در مورد حقیقت رؤیا دو نوع تبیین ارائه داده­اند؛ یکی تبیینی مادّی و دیگری تبیینی ماورائی. در تبیین مادّی، رؤیا نتیجه‌ی مستقیم کارهای روزانه و یا آرزوهای برآورده نشده دانسته می­شود. براساس این تبیین، رؤیا معلول ترس و وحشت از چیزی و یا عرصه‌ی ارضای تمایلات واپس­زده و از این جمله امور است.

ارسطو حکیم یونانی معتقد است که رؤیا یک پدیده‌ی فوق طبیعی نیست بلکه تابع قوانین ذهن بشر و تصوّراتی است که در حالت بیداری داشته است.[9]

برخی از روان­شناسان مانند فروید نیز عقیده دارند که رؤیاها همیشه مربوط به گذشته‌ی انسان­هاست  و انعکاس تمایلات واپس­زده و مخفی آنهاست و هرگز از آینده خبر نمی­دهد. وی به همین دلیل رؤیاها را بهترین راه برای شناختن خصوصیّات و اوضاع و احوال روحی اشخاص می­داند، زیرا در خواب تمایلاتی از شخص ظاهر می­شود که در حال بیداری از اظهار آن اباء و امتناع دارد.[10]

امّا گروه دیگری از فلاسفه، خواب را یک پدیده‌ی ماورای طبیعی و مربوط به روح آدمی می­دانند. به طور مثال کانت از فیلسوفان ایده­آلیست آلمانی معتقد است که «رؤیا» عملی مربوط به روح انسان است و خواب بدون رؤیا وجود ندارد. و فعالیّت روح هرگز قطع نمی­­گردد[11]

لایپ­نیس، فیلسوف بزرگ آلمانی نیز معتقد است اگر یک لحظه فکر قطع شود دیگر امیدی بر وصل آن نیست، بنابراین هرگاه خواب بدون رؤیا داشته باشیم، دیگر بیداری غیر ممکن است بلکه آن خواب، خواب ابدی خواهد شد و اگر بیدار هم شویم، غیر از آنی خواهیم بود که به خواب رفته بودیم، یعنی شخصیّت و هویّتمان از بین می­رود.[12]

 فلاسفه‌ی اسلامی نیز در علم النفس فلسفی، تبیین­های جالب و درخور تحسینی را از حقیقت مناظر و رؤیاهای که انسان در عالم خواب می­بیند ارائه داده­ و در این میان برای قوّه‌ی عاقله و قوّل خیال نقش به سزایی را قائل شده­اند. ایشان معتقدند بخش عمده­ای از رؤیاها که مربوط به گذشته زندگی و خاطرات پیشین است و نیز بخشی از آنهاکه همراه با ترس و وحشت و اضطراب است، ساخته‌ی وهم و خیال و گروهی دیگر که اصطلاحاً  رؤیاهای صادقه نامیده می­شود و ناظر بر حوادث آینده و پیامی از ناحیّه‌ی خداوند است، در اثر اتّصال به عالم عقول حاصل می­شود.[13]

ایشان در تبیین مدّعای خود استدلالی را ذکر می­کنند که بر دو مقدّمه استوار است: اوّل اینکه تمام حوادث عالم و موجودات، چه آنهایی که قبلاً بوده­اند و الان به ظاهر نیستند و چه موجوداتی که الان محسوسند و چه آنهایی که در آینده به وجود می­آیند، همگی با وجودی اعلی و اشرف در عوالمی بالاتر و در عالم عقول موجودند. ثانیاً نفس در عالم خواب چون قوّه‌ی مخیّله از  شواغل حسی فارغ می­گردد، فرصت اتّصال به عوالم بالاتر و موجودات شریف را پیدا کرده و به صورت گیری این معانی و صور عقلی می­پردازد و از این طریق ممکن است براموری مناسب با حال خود مطّلع گردد.

نتیجه‌ی این دو مقدّمه این است که لااقل بخشی از صورت­هایی که نفس آدمی در عالم رؤیا می­بیند، بر اثر اتّصال او به عوالم روحانی است و بدین وسیله حقائق را می­بیند؛ هرچند بخش عمده‌ی دیگری از رؤیاهایی که انسان در خواب می­بیند، صورت­هایی است که صرفاً ساخته و پرداخته‌ی قوّه‌ی تخیّل اوست و لذا نمی­توان ارزش و اعتبار برای آن قائل نشد وبه تعبیری اضغاث و احلام است.

بر همین اساس مرحوم علامه حسن زاده آملی در مورد حقیقت «رؤیا» بیان می­دارد: «رؤیا در حقیقت ارتباط نفس ناطقه با مبادی عالیه است که معانی را از آنجا آغاز می­کند و در کارخانه‌ی متخیّله که کارخانه‌ی صورت­گری است، صورت می­دهد.»[14]

این مسئله‌ی است که فلاسفه‌ی اسلامی و متأخر ما نیز به آن اشاره کرده­اند. از جمله ابن سینا می­نویسد: «وقتی ما چیزی را در خواب می­بینیم، نخست آنرا تعقّل کرده و سپس تخیّل می­نماییم، بدین سبب که عقل فعال ابتدا آن معقول را به قوّه‌ی عاقله‌ی ما اضافه می­کند و سپس از آنجا به قوّه‌ی خیال منتقل می­شود.[15]

اقسام رؤیا

در مطالب گذشته اجمالاً اشاره شد که بخش از رؤیاها ناشی از ارتباط قوّه‌ی مخیّله با عالم عقلول و تصویر دهی به معانی موجود در آن است. از این نوع رؤیاها در فرهنگ دینی وقرآنی به رؤیاهای صادقه تعبیر می­شود. در مقابل بخش دیگری از تصاویری که انسان در خواب می­بیند عمدتاً ناشی از تصوّرات و تخیّلات روزمره و یا ناشی از صورت گیری قوّه‌ی خیال است که گاهی باعث سرور و فرح و گاهی نیز موجب خوف و ترس می­شود. از این نوع خواب­ها نیز به رؤیاهای کاذبه و یا اضغاث و احلام تعبیر می­شود.

امّا از مجموعه‌ی روایاتی که در زمینه‌ی رؤیا  وارد شده است، می­توان رؤیاها را به 4 نوع تقسیم کرد.

1- رؤیاهایی که بشارت و مژده­ای را از جانب خداوند برای انسان مؤمن به همراه می­آورند. از این قسم در روایات ما به با عناوین «بشارة من الله للمؤمن» و یا «بشری من الله» و در قرآن با عنوان «البشری فی الحياة الدنیا»[16] یاد شده است و در برخی روایات این گونه رؤیاها یکی از 64 جزء نبوّت دانسته شده است. منشأ این گونه از خواب­ها، ارتباط روح انسانی با عالم غیب و عالم ملکوت است. چنین رؤیاهایی غالباً نصیب انبیاء و اولیاء الهی علیهم السلام و همچنین صالحان  بندگان خدا خواهد شد.[17]

2- رؤیاهایی که معلول اهتمام فکری انسان پیرامون موضوعی خاص در بیداری است و در روایات از آن با عناوین «الذی یحدث به الانسان نفسه» و «ما یهمّ به الرجل فی یقظه» یاد شده است.

3- رؤیاهایی که ناشی از وسوسه­های شیطان به منظور اندوهگین ساختن انسان است که در روایات با عناوین «تخدیرٌ من الشیطان» و یا «تحزین من الشیطان» و یا «أهاویل من الشیطان» یاد شده است. در قرآن نیز با عنوان «النجوی من الشیطان»[18] آمده است.

4- رؤیاهای آشفته و پریشان که از آن در قرآن وروایات به «اضغاث احلام»[19] تعبیر شده است. منشأ اینگونه از خواب­ها ممکن است وضعیّت خاص مزاجی شخص نائم است مانند: بیماری، خستگی زیاد، پربودن معده، نوع غذا و... که باعث پیدایش رؤیاهای آشفته می­شود و یا ممکن است این گونه خواب­های ناشی از غرائز و تمایلاتی است که در انسان وجود دارد؛ مانند غریزه‌ی جنسی، غریزه‌ی حبّ نفس و میل به بقاء و... که این غرائز در هنگام بیداری ارضاء نگردند در عالم رؤیا چهره­نمایی می­کنند و تخلیه و ارضاء می­گردند. همچنین این امکان وجود دارد که برخی از احساسات و صفات اخلاقی که در درون انسان نهفته است مانند ترس، خشم، حبّ، بغض، کبر، خود پسندی و... منشأ اینگونه از رؤیاها باشد.

5- رؤیاهایی که دراثر تأثیر حسّی حوادث اطراف بر حواس و جسم شخص خوابیده پدید می­آید، مانند شخص خوابیده­ای با شنیدن صدای برخورد قطرات باران به پنجره­های اتاقی که در آن خوابیده است، خود را در میان جنگی می­بیند که گلوله­ها از طرف رها می­شوند. در این رؤیاها، قوّه‌ی خیال، یک احساس ساده را تشدید می­کند و باعث بروز چنین رؤیاهایی می­گردد.

فواید و کارکردهای رؤیا

می­توان گفت که رؤیا یکی از نعمت­ها و عطایای الهی به بشر است و مشتمل بر فوائد وبرکات بسیار زیادی است. در ادامه بر برخی از آن کارکردها که در آیات و روایات به آن اشاره شده خواهیم پرداخت.

1- آرامش و سکون

خداوند در قرآن کریم، خواب را مایه‌ی آرامش بشر معرّفی کرده و می­فرماید: «وجعلنا نومکم سباتا»[20]. در مورد کلمه‌ی «سباتا» در تفسیر المیزان چنین آمده است: « کلمه‌ی سبات، به معنای راحتی و فراغت است؛ چون خوابیدن باعث آرامش وتجدید قوای حیوانی و بدنی می­شود و خستگی ناشی از بیداری و تفرّقات نفس در بدن را از بین می­برد»[21]

در تفسیر نمونه نیز آمده است: «تعبیر به «سبات» اشاره‌ی لطیفی به تعطیل شدن قسمت­ قابل توجّهی از فعالیّت­های جسمی و روحی انسان در حال خواب است و همین تعطیلی موقّت، سبب استراحت، بازسازی اعضای فرسوده، تقویت روح و جسم و نشاط انسان و رفع هرگونه خستگی و ناراحتی و بالآخره آمادگی برای تجدید فعالیّت می­شود... این مسئله روشن است که «خواب» نقش عظیمی در سلامت انسان دارد و به همین دلیل پزشکان و روان­کاوان تلاش می­کنند که خواب بیماران خود را به صورت عادی تنظیم کنند؛ چراکه بدون آن تعادل روانی ممکن نیست.»[22]

این مسئله ایست که از دید علوم امروزین نیز مغفول نمانده و بسیاری از روان­شناسان و روان­کاوان به این کارکرد مهمّ خواب صحّه گذاشته و از آن در درمان بیماران روانی خود کمک می­گیرند. حتّی برخی از روان­شناسان مانند فروید که تبیینی مادّی از خواب ارائه می­دهد و معتقد است که رؤیاها همیشه مربوط به گذشته‌ی انسان بوده و انعکاس تمایلات واپس زده‌ی و مخفی وی می­باشد و هرگز از آینده خبر نمی­دهد؛ امّا در همین حال معتقد است که این امیال و رغبت­های سرخورده و مخفی در عالم رؤیا سبب آسایش نفس در ساعات خواب می­شود.[23]

2- پی­بردن انسان به شخصیّت باطنی خویش

برخی از رؤیاها که ناشی از صفات درونی و سجایای نهفته‌ی فرد است، می­تواند همانند آیینه­ای باشد که شخص  را قادر می­سازد تا ضمیر باطنی خود را در آن نظاره کند. معمولاً در حالت بیداری اکثر افراد در حال اظهار چهره­ای غیر واقعی از خود در مقابل انظار و دیدگان مردمند و همین مسئله باعث می­شود تا در بسیاری مواقع حقایق درونی  و صفات و ویژگی­های روحی آنها برایشان مخفی مانده و از آن غفلت ورزند. و لذا برخی معقتقدند که رؤیا آیینه‌ی روح بشر است و باعث می­شود انسان، خود را همانگونه که هست ببیند و بشناسد و به معرفت حقیقی نفس خویش نائل آید.[24]

3- کسب علوم و معارف غیبی

همانگونه که در قسمت­های قبل گذشت، از دید قرآن کریم و روایات معصومین و نیز حکمای اسلامی، پدیده‌ی خواب و رؤیا پدیده­ای ماورای طبیعی و ناشی از قطع ارتباط نسبی روح  از بدن است. در بخشی از انواع خواب­ها، روح در اثر این قطع ارتباط فرصت می­یابد تا به عوامل بالاتر متصّل شده و حقایقی را دریافت کند. شکل اتمّ و اکمل این حالت در پیامبران الهی نمود یافته است. رؤیا همواره به عنوان یکی از طرق دریافت وحی برای پیامبران الهی مطرح بوده و آن بزرگواران از آن به عنوان وسیله و ابزاری برای ارتباط با عالم غیب و ملکوت و دریافت برخی از حقایق و علوم الهیّه استفاده می­کرده­اند. همانگونه که حضرت علی علیه السلام می­فرماید: «رؤیا الأنبیاء وحی»[25] یعنی، رؤیاهای انبیاء، وحی است.

امّا درجات ضعیف­تری از این حقیقت ناب، نصیب مؤمنین و انسان­های صالح می­شود. بعضی از رؤیاها، معارفی را برای سالکین راه حق کشف می­کنند و حقایقی را برای ایشان منکشف می­سازند که شاید در حالت عادی امکان آن وجود نداشته است. همچنانکه میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمة الله علیه، مقامات علمی و مدارج بالائی را که طی کرده­اند را مربوط به رؤیاهایی می­دانند که در این رؤیاها به زیارت ائمّه‌ی اطهار علیهم السلام شرفیاب شده و مورد لطف و مرحمت ایشان قرار گرفته بودند.

گاهی اوقات نیز یک رؤیا به طور صریح یا ضمنی وبه کمک تعبیر، از واقعیّتی که باعث فساد و فتنه­ای که در آینده به وقوع می­پیوندد حکایت می­کند و به این طریق به شخص هوشدار می­داد که از انجام آن عمل منصرف شده و دیگر آنرا ادامه ندهد. به عنوان نمونه، مردی به امام سجاد علیه السلام عرض کرد که در خواب دیدم که گویا دردست خود ادرار می­کنم. حضرت فرمودند: «زنی که با او همبستر می­شوی با تو محرم است». پس از تحقیق معلوم شد که همسرش خواهر رضاعی اوست.[26]

گاهی نیز برخی خواب­های حل کننده‌ی بسیاری از معضلات فکری و علمی متفکّران و دانشمندانی است که در حالت بیداری از حل آن عاجز مانده­اند. داستان­های و حکایات زیادی در کتب مختلف دال بر این مطلب بوده و بر آن شهادت داده­اند.

نتیجه‌ی بحث

از آنچه گذشت نتایج زیر قابل برداشت است:

1- از منظر قرآن کریم خواب همانند مرگ، پدیده­ای غیر مادّی بوده بوده و ناشی از قطع ارتباط روح و با بدن مادّی است.

2- بخشی دانشمندان علوم طبیعی خواب ناشی از تصوّرات گذشته دانسته و هیچ امر ماورائی را در آن دخیل نمی­دانند. این در حالی است که برخی دانشمندن دیگر مانند کانت، خواب را مربوط به روح آدمی دانسته و تفسیری ماورائی از آن ارائه داده­اند.

3- فلاسفه و حکمای مسلمان با تقسیم رؤیاهایی که انسان در عالم خواب می­بیند، لااقل بخشی از آنها را ناشی از اتّصال به عالم عقول دانسته و نقش قوّه‌ی عاقله و قوّه‌ی خیال را در آن پررنگ ساخته­اند. به این صورت که قوّه‌ی عاقله معنای را از عالم بالا می­گیرد و آنگاه قوّه‌ی خیال به علّت فراغت از تدبیر بدن، به صورت­گری آنها می­پردازد.

4- رؤیاهایی که انسان در خواب می­بیند ممکن است منشأهای گوناگون داشته باشد که از جمله‌ی آنها عبارتند از: ارتباط با علم غیب، حالات مزاجی ویژه و خاص، وسوسه‌ی شیطان، تأثیر عوامل پیرامون و شرائط محیط

5- خوابیدن در ادامه‌ی حیات بشر نقش عمده­ای را ایفا می­کند که دارای فوائد و کارکردهای فراونی است که از جمله‌ی آنها عبارتند از : آرامش و سکون، برملاکردن شخصیّت باطنی فرد و دریافت علوم و معارف غیبی

منابع و مراجع

1- قرآن کریم

2- محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، بیروت: مؤسّسه‌ی الوفاء، 1403ق.

3- طبرسی، مجمع البیان، ج23، ص 556

4 - طباطائی، المیزاان فی تفسیر القرآن، ترجمه‌ی سید محمد باقر موسوی همدانی ج17، ص 48

5- لغت­نام دهخدا، ص 8776، ذیل واژه‌ی خواب

6- طریحی، مجمع البحرین، ج6، ص 181

7- ابن منظور، لسان العرب،

8- رضوان، محمد رضا، رؤیا از منظردین و روان­شناسی، ص 49

9- منتتظری، علی، خواب و رؤیا، نشر هستی نما، 1383.

10- عبد المنحم الحنفی، موسوعه‌ی علم النفس، بیروت: نشر دارالجبل1996م.

11- رضوان طلب، محمد رضا، رؤیا از نظر دین و روان­شناسی، نشر شفق، 1371.

12- حسن زاده‌ی آملی، حسن، هزار و یک نکته، نشر فرهنگی رجاء، 1364ش.

13- محقق، محمد باقر، خواب و بیداری و خواب دیدن از نظر علمی و دینی، تهراان: نشر بعثت، ص 64

14- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الإسلامیّه

15- زمردیان، احمد، حقیقت روح، تهران: نشر فرهنگ اسلامی، 1372ش.

16- فلسفی، محمد تقی، گفتار فلسفی، تهران: نشر معارف اسلامی، 1343ش.

17- فروید، تعبیر خواب و بیماری­های روانی، ترجمه‌ی ایرج پورباقر، تهران: نشر آسیا، 1378ش.

 



[1] - لغت­نام دهخدا، ص 8776، ذیل واژه‌ی خواب

[2] - طریحی، مجمع البحرین، ج6، ص 181

[3] - ابن منظور، لسان العرب، ج2، ص 145، مادّه‌ی نوم

[4] - طریحی، مجمع البحرین، ج1، صص168و169.

[5] - رضوان، محمد رضا، رؤیا از منظردین و روان­شناسی، ص 49

[6] - طباطائی، المیزاان فی تفسیر القرآن، ترجمه‌ی سید محمد باقر موسوی همدانی ج17، ص 48

[7] - طبرسی، مجمع البیان، ج23، ص 556

[8] - منتتظری، علی، خواب و رؤیا، ص 23

[9] - عبد المنحم الحنفی، موسوعه‌ی علم النفس، ص 23

[10] - فروید، تعبیر خواب و بیماری­های روانی، ترجمه‌ی ایرج پورباقر، ص 11-12و ص98- 106

[11] - منتظری، علی، خواب و رؤیا، ص 77

[12] - محمد باقر محقّق، خواب وبیداری و خواب دیدن از نظر علمی ودینی، ص 29

[13] - رؤیا از نظر دین و روان­شناسی، ص93

[14] - حسن زاده‌ی آملی، حسن، هزار و یک نکته، ج1، ص21، نکته‌ی دهم

[15] - تعقلیقات ابن سینا، ص 83

[16] - یونس/44

[17] - محقق، محمد باقر، خواب و بیداری و خواب دیدن از نظر علمی و دینی، تهراان: نشر بعثت، ص 64

[18] - مجادله/10

[19] - یوسف/44

[20] - نبأ / 9

[21] - ترجمه‌ی تفسیر المیزان، ترجمه‌ی موسوی همدانی، ج20، ص 262

[22] - مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج6، ص20

[23] - فروید، تعبیر خواب و بیماری­های روانی، ترجمه‌ی ایرج پورباقر، ص 11-12

[24] - احمد زمردیان، حقیقت روح، ص 210

[25] - محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج11، ص 64

[26] - محمد تقی فلسفی، گفتار فلسفی، ص 281